نوشته ديويد استاک
دوره جديد تاريخچه توليد کاشي سراميکي تا حد زيادي بيانگر توليد انبوه در کشور چين و قابليت هاي تقويت شده توليد در کشورهاي جنوب شرق آسيا و خاورميانه مي باشد. با وجود اين، شهرت و بهبود اين محصول در نهايت بر پيشرفت فني و وجه تمايز در توليد استوار است که تنها از طريق تعهدي پايدار به توليد کاشي با کيفيت محقق مي شود. از اين جهت، کانونهاي توليد اين محصول در جنوب اروپا يعني ايتاليا و اسپانيا همچنان مورد توجه و شايسته تحسين هستند.
بين صنايع کاشي ايتاليا و اسپانيا تشابهاتي وجود دارد مانند شکل گيري کلاسترهاي بيش از حد فشرده و بسيار منسجم که ظرفيتي بي بديل در جلوه هنري و نوآوري فني را به رخ مي کشد. هر دو کشور تلاش مي کنند از رکود اقتصادي و اجتماعي ناشي از تأثير بحرانهاي مالي اروپا و جهان خلاص شوند. صنايع ممتاز کاشي آنها در اثر کاهش مصرف داخلي زيان ديده که خود پيامد نرخ بيکاري دو رقمي و کاهش ساخت و سازهاست.
رويکرد تحسين بر انگيز هر يک از اين دو کشور در زمينه صنعت کاشي، اين صنعت را به چنان درجه اي رفيع از شايستگي رسانده که موجب ارتقاء منزلت جهاني آن ها شده است. تمرکز مقاله پيش روي شما بر بخش هاي کاشي و ماشين آلات توليد کاشي ايتالياست و به دستاوردهاي شرکت هاي اسپانيا در مجله شماره ۵۸ خواهيم پرداخت.
مرکز توليد کاشي ايتاليا در منطقه پر رونق اميليا – رومانا که در زمينه صنايع کفش، مواد غذايي و اتومبيل نيز اهميت دارد متمرکز شده است و صدها شرکت بازرگاني به توليد کاشي سراميک و بخش هاي متعدد پشتيباني که لعاب و رنگ لعابي و تجهيزات توليد کاشي را تأمين مي کنند، مشغول هستند.
آغازي پيش افتاده
از اواخر دهه ۱۹۵۰ به بعد، فراواني خاک هاي رس سفيد و قرمز و سهولت دسترسي به ذخاير عظيم متان در حوضچه رودخانه پو، منطقه فقر زده ساسولو را به کانون توليد کاشي سراميک تبديل کرد. پيش تر در قرن سيزدهم ميلادي، ظروف سفالي و سراميک در اين شهر توليد مي شد و اين سنّت غني پس از شکست طولاني کشور در مقابل نيروهاي متفقين در جنگ جهاني دوم دوباره مورد توجه قرار گرفت.
در سال ۱۹۵۵ در منطقه ساسولو چهارده توليدکننده کاشي وجود داشت که تا سال ۱۹۶۲ اين رقم به بيش از صد عدد رسيد. معجزه رونق اقتصادي پساجنگ، موقعيتي عالي به شکل انبوه سازي تبديلي در اختيار کسب و کارهاي نوپا قرار داد و پروژه هاي زيربنايي به چهره ويران شهر جاني دوباره بخشيد. ميليون ها مهاجر جنوبي دسته دسته به شهرهاي شمالي کوچ کردند و محصول ناخالص محلي در طي يک دوره حياتي دوازده ساله دوبرابر شد.
علاوه بر تقاضاي روبه افزايش اين بازار، هزينه پايين راه اندازي مشاغل توليد کاشي سراميک محرک پيدايش شرکت هاي بيشتري شد. توليد کنندگان مجاور يکديگر، مي بايست براي تأمين دسترسي به بازارهاي داخلي مشتمل بر فروشنده و خريدار به شدت رقابت مي کردند. اولويت مشتريها با محصولات جذاب و ارزاني بود که به خانه ها و دفاتر کار و فضاهاي عمومي سراسر کشور کمي رنگ و روح ببخشد. اين رشد چشمگير همچنين بيانگر اهميت ديرين محصولات کاشي سراميک و سنگ طبيعي در معماري ايتاليا بود درحاليکه الوار و فرش اغلب با محيط مکان هاي مديترانه اي ناهماهنگ تلقي مي شد.
اين شرکت ها مدام تلاش مي کردند که در دانش فني، طراحي و توزيع محصول برگ برنده داشته باشند و رقباي اقتصادي که توان همگام شدن با هم قطاران را در بازار پر ازدحام نداشتند، کوچکترين پيشرفت رقباي خود را رصد و آن را اتخاذ مي کردند. توليدکنندگان کاشي که به دنبال جايگاهي پيشتاز بودند لازم بود به صورت مرتب به بازبيني و بازسازي کار خود متعهد باشند. اين امر موجب شد تا پروسه هاي متداول و خطوط توليد جاي خود را به تجهيزات اساسي و روشهاي توليد بنيادي دهد.
شرکت هاي ايتاليايي در دهه ۱۹۶۰ يعني زماني که توانايي خريد پيشرفته ترين فن آوري را از خارج از کشور داشتند، کوره هاي تونلي از ايالات متحده و اروپا به ايتاليا وارد کردند. قيمت اين کوره ها در دهه قبل از آن بسيار گران بود. بعد از مدتي کوتاه يعني زماني که تکنسين هاي با استعداد، کارخانه هاي کاشي سازي محلي را به قصد ايجاد کسب و کاري نوپا ترک مي کردند که عمدتاً اختصاص به طراحي و ساخت ماشين آلات و رسيدگي به تجهيزات مثل کوره ها و ماشين پِرِس و ابزار لعاب کاري داشت، روند انتقال تخصص مهندسي و فني به اين صنعت، در خلاف جهت معمول به جريان افتاد. حيطه قدرتمند اصالت و دقت کار آنها نشان از شهامت توليد انبوهي از تجهيزاتي داشت که منجربه تحول در توليد کاشي سراميکي از اولين تا آخرين مرحله توليد شد.
تا اواسط دهه ۱۹۸۰ تعداد شرکت هايي که ماشين آلات و فناوري مرتبط را در اختيار توليد کنندگان کاشي منطقه ساسولو قرار مي دادند، از مرز ۱۲۰ عدد فراتر رفت. شرکت هاي مذکور در محيطي پر ازدحام مشغول به کار بودند که جلب مشتريان بالقوه و بالفعل فضاي آن را به شدت رقابتي کرده بود. در چنين جايي موفقيت مبني بر کارآيي (کارآمدي) بود بدان معنا که شرکت ها بتوانند کيفيت کالاي خود را بهبود دهند و هزينه هاي توليد را پايين بياورند. عدم توانايي در اين امر موجب تضعيف بخش هاي کاشي سراميک و ماشين آلات مي شد زيرا قدرت و دورانديشي در بحث ارتقاء کيفيت و کنترل هزينه هاي توليد رابطه اي مستقيم با شکوفايي و مهارت در بخش ماشين آلات و کاشي داشت.
روش پخت تک مرحله اي که در ايتاليا به monocottura معروف است و در اواخر دهه ۱۹۷۰ رشد توليد چنين کاشي هايي را به همراه داشت، تجلي همبستگي کاهش هزينه هاي سوخت و کاگر و در عين حال اوج گرفتن استانداردهاي کالا بود. به کارگيري وسيع روش هاي پخت تک مرحله اي پيش از آشکارسازي کوره هاي غلتکي تک لايه اي و فنآوري هاي ماشيني رخ داد و با پيدايش کوره ها و روش هاي فني جديد، توليد سالانه بين سالهاي ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۵ دو برابر شد. چنين جهش هاي عظيم در حجم و ارزش توليد، بيش از هر چيز نشان از سرمايه انساني دارد که از بدو پيدايش اين صنعت به آن تزريق شد. اما وقتي بدون قدرشناسي شايسته از کارکنان زبردست و کارآزموده که پشت درهاي بسته وظيفه طراحي و توليدرا به عهده دارند، صرفاً به محصولات و تجهيزاتي که به کارخانه هاي ايتاليا عينيت مي بخشند توجه کنيم، استعداد و معلومات و تواناييهاي اين افراد به صورت امري عادي و بعضاً کم ارزش جلوه مي کند.
نوگرايي و جهاني شدن
توليد کنندگان ماشين آلات در داخل کشور که از خارج کشور تقاضا داشته باشند مورد انتقاد اقليتي کوته بين و جنجال برانگيز قرار مي گيرند. اين اقليت، شرکت ها را به تضعيف مزيت رقابت در داخل کشور محکوم مي کنند و عقيده دارند که توليد کنندگان بايد از مزيت مذکور که براي به دست آوردن آن تلاش کردند، به هر شکل حتي به قيمت از دست دادن بخش سودآور صادرات محافظت کنند.
نظرات مخالف در دهه ۱۹۹۰ زماني شدت گرفت که مهمترين گيرنده ماشين آلات و اقلام ساخت ايتاليا يعني همان توليد کنندگان کاشي اسپانيا، توليد خود را به سه برابر يعني ۶۰۰ ميليون متر (ماسه) مربع رساندند و از شيوه هاي قديمي و منسوخ که عملاً کاشي ديواري دو پُخت (مرحله اول آماده سازي کاشي و مرحله دوم اضافه کردن لعاب) والنسيا را به تاريخ پيوند داد، سبقت گرفتند. در سال ۱۹۸۹ شرکت هاي ايتاليايي دوبرابر شرکت هاي اسپانيايي کاشي توليد کردند اما در طول تنها يک دهه بي مقدمه جاي خود را به رقباي جسوري دادند که روياي توليدي انبوه با امکان دستيابي گسترده به تجهيزات جالب توجه و گران قيمت ايتاليايي را در سر داشتند.
چنين عقايدي زماني دوباره ظهور پيدا کرد که توليد کنندگان آينده نگر کشورهاي ترکيه، برزيل و چين از ايتاليا ماشين آلات خريداري کردند و موهبت حاصل از شيوه هاي توليد امروزي و کيفيت بهبود يافته توليدات نصيبشان شد. عليرغم اين مسائل، گسترش تخصص مهندسي در سراسر عصر صنعتي يعني دهه ۱۸۲۰ زماني که ماشين آلات بريتانيايي براي اولين بار به والنسيا صادر شد تا معادن غني زغال سنگ منطقه را استخراج کنند، به صورت مداوم وجود داشته است. اين گرايش اجتناب ناپذير در دهه هاي گذشته سرعت بيشتري يافته و در اين ميان توليد کنندگان ايتاليايي فن آوري ماشين آلات توليد کاشي سراميک به واسطه پذيرش مسأله محدوديت تقاضاي داخلي و توجه به مهارت توليدکنندگان خارجي به عنوان فرصتي بي نظير براي نشان دادن قابليت هايشان، توانسته اند نقشي مهم در عرصه جهاني ايفا کنند.
اشتياق پذيرش و هموارسازي مسير پيشرفت رقباي کشورهاي ديگر، پاسخي قابل تمجيد خالي از هيجان به حرکت تدريجي ميان قاره اي است که از اواخر دهه نود در بخش توليد رخ داده است. در مقابل شرکت هاي مشغول به کار در اقتصادهاي در حال توسعه با هزينه هاي پايين، اقدامات معتبر شرکت هاي ايتاليايي قرار دارد که امکانات توليد و انبار کالاهاي خود را در بازارهايي مثل آلمان، فرانسه و ايالات متحده که مشتري و مصرف کننده بالقوه محصولات کاشي ايتاليا هستند، داير مي کنند.
براي نيروي کار محلي که هزاران نفر از کارکنان ماهر خود را از کار بي کار مي کند، موضوع بين المللي شدن تا حدي بحث برانگيز است. خط مشي آنها زخم هايي دردناک بر پيکر نيروي کار وارد کرده اما باعث کاهش هزينه هاي توليد و حمل و نقل گرديده و به شرکت هايي که قصد فروش به ديگر کشورها را دارند، قوت بخشيده تا به تمايلات بازارهاي خارجي با سهولت بيشتري پاسخ دهند.
امروزه شاهد آخرين مرحله بين المللي شدن اين صنعت ايتاليايي يعني انتقال امتياز توليد کاشي ايتاليايي به صاحبان غير ايتاليايي هستيم. براي نمونه گروه کِيل ترکيه در سال ۲۰۱۱ امتياز توليد کاشي Fincuoghi را کسب کرد.
اين شرکت ايتاليايي در سال ۱۹۶۸ در ساسولو تأسيس شده بود و به خاطر محصولاتي مثل campani، Edilgres و Edil cuoghilines مورد تحسين بود. تقريباً هجده ماه بعد صنايع موهاک از جورجياي آمريکا گروه صنعتي مارازي را به قيمت ۱۷/۱ ميليارد (يورو / دلار) خريداري کرد. با واگذاري عملي و منطقي چنين شرکتي عظيم، ديگر شرکت ها خود را قريب به يقين دست خريداران خارجي تصور مي کنند. اگر چنين تحولاتي شامل تنها تعداد محدودي از شرکت ها گردد و توليد کنندگان ايتاليايي براي جبران آن اقدام به فعاليت در کشورهاي ديگر کنند، احتمالاً زيان وارد شده اندک خواهد بود. در هر صورت، افرادي وجود دارند که چنين رويدادهايي را به عنوان اثبات انکار ناپذير بر ناکامي عميق و تنزل قطعي تفسير مي کنند. در مقابل، افراد ديگري که بر اهميت شراکت خارجي و در نتيجه مواجهه با رويکردها و تمايلات ارزشمند موجود در جاهاي ديگر تأکيد دارند، به چنين ديدگاههاي بدبينانه اعتنا ندارند. آنها در حقيقت به دنبال هماهنگ کردن کشور خود و شرکت هاي موجود در آن با زنجيره هاي تجارت جهاني هستند و چنين تحول فيزيولوژيکي را لازم و غير قابل اجتناب مي دانند. با اين حال، هر دو جناح اتفاق نظر داند که منطقه ساسولو بايد به عنوان کانون توزيع و نوآوري به حياتش ادامه دهد و جا نمايه خود يعني فرهنگ و سرمايه اش را حفظ کند. گرايش هاي خلاقانه صنعت کاشي ساسولو تا قرن حاضر پا بر جا مانده و گواه آن، تنوع خارق العاده در شکل و کاربرد کاشي هاي سراميکي توليد شده در آن است. فن آوري ايتاليايي امکان توليد کاشي هاي بسيار نازک و سبک را فراهم کرده که اغلب به وسيله تجهيزات طراحي و ساخته شده در کارگاههاي ايتاليا، با اضافه شدن تزئينات ديجيتالي جلوه پيدا مي کنند. فن آوري هاي چاپ روتوکالر و ديجيتالي باعث شد که توليد کنندگان از طريق چسباندن، اسکن کردن و پاشيدن الگوهاي رنگارنگ و درخشان بر روي کاشي سراميکي به آنها جاني تازه بخشند. چنين الگوهايي با هنر کمينه اي بي رحم و کسل کننده که طي ده تا پانزده سال اخير بر فضاي نمايشگاهها و فروشگاهها سايه انداخته، در تضاد است.
علاوه بر نقش و نگارهاي گلدار و شطرنجي و طرحهاي هنر عامه، ديگر محصولات کاشي نيز موجود است که ظاهري طبيعي مانند الوار، بتون و سنگ هاي طبيعي دارند. کاشي هايي که ظاهر چوبي (الواري) دارند در ابتدا محصولي تک بعدي و پيش پا افتاده بود اما به مرور به ابتکاري جذاب و به ياد ماندني يعني همان کف پوش تبديل شد. طبيعي و گرم به نظر رسيدن کاشي با ظاهر چوبي با ماندگاري و مقاومت مکانيکي کاشي هاي سراميکي در هم آميخت. لازم به ذکر است که مزيت زيست محيطي کاشي هاي چوب نما يعني حفظ (عدم قطع و کاشت دوباره) درختان با ويژگي هاي مثبت حافظ طبيعت کاشيهاي سنگ نما برابري مي کند. بدين ترتيب که با توليد کاشي چوب نما، فضاهاي سبز حفظ مي گردد و با توليد کاشيهاي سنگ نما، نيازي به استخراج سنگ از معادن نيست زيرا مي توان از محصولات موجود به کار رفته و بازيافت شده در فرآيند توليد استفاده کرد.
ابعاد کاشي سراميکي دستخوش تغيير و نوساناتي شده براي نمونه شرکت معروف توليدي CottoD’Este واقع در ساسولو، طيف ضخامت را وجب و اندازه گيري مي کرد. در نمايشگاه ۲۰۱۴ cersaie صفحاتي به ضخامت ۳ ميليمتر و ابعاد ۱۰۰×۳۰۰ سانتيمتر و نيز مجموعه هاي سراميک کف به ضخامت ۲۰ ميليمتر براي فضاهاي باز مملو از سنگ هاي طبيعي، در معرض ديد عموم قرار گرفت. در منطقه اميليارومانا شهرهايي که بيشتر از همه به آنها رفت و آمد صورت مي گرفت به عنوان مرکز نمايشگاهي تثبيت شدند. براي نمونه نمايشگاه Cersaie بولونيا و Tecnargilla ريميني به صورت سالانه يا دو سالانه بازديد کنندگاني را براي ديدن جديدترين شکل ها و طرح هاي کاشي سراميک و ماشين آلات و محصولات جانبي توليد کاشي از سراسر جهان به سمت خود جذب مي کند.
بخش ماشين آلات توليد کاشي همچنان مورد حمايت بازار مصرف است و افزايش سالانه اي نزديک به سطح پيش از بحران سال ۲۰۰۸ دارد زماني که فروش به ۸/۱ ميليارد يورو رسيده بود. فروش خارجي در سال ۲۰۱۳ که درآمد تا ۷/۱ ميليارد يورو بالا رفته بود، هشتاددرصد کل فروش را به خود اختصاص داد. اعداد مربوط به دوازده ماه گذشته به زودي منتشر خواهد شد و در اين رابطه رشدي دو رقمي را پيش بيني مي کنيم. در پي انتشار آمار نويد بخش رشد ۱۷ درصدي بخش ماشين آلات ايتاليايي بين ماههاي ژانويه تا سپتامبر ۲۰۱۶، سطح توقع اين بخش افزايش يافته است. خوشبختانه مجبور به تحمل همه موارد نيستيم.
متخصصان صنعت کاشي ايتاليا از قبيل رومانوپرودي و نيز ويتوري بورِلي چندين جنبه از موضوع کاشي سراميک و ماشين آلات توليد آن را مطرح کرده اند که لازم است در آينده اي نه چندان دور آنها را مورد توجه و تقويت قرارداد. هزينه هاي سرسام آور و تأسف بار انرژي که مصرف کنندگان خارجي را ملزم مي سازد از روشن کردن لامپ هاي اضافي و گرم کردن همه اتاقها در ماه هاي سرد زمستان خودداري کنند، به همين اندازه در صنايع بسيار وابسته به انرژي مثل بخش کاشي سراميک مورد توجه قرار داد. در اين حوزه سرنوشت ساز پيشرفت زيادي حاصل نشده اما گرايش (تمايل) به بازار انرژِي متنوع تر و آزادتر به آناني که از حاشيه سود زير استانداردشان ناراحت هستند، اميد مي دهد. انتخاب نوآوريهاي انرژي – کارآمد و ارتقا سطح مطالعات و تحقيقات جانبي در اين حوزه از ملزوماتي ست که شرکت هاي کوچک و متوسط که خود عملا تشکيل دهنده بزرگترين بخش هر صنعت هستند، بايد در اولويت کارهاي خود قرار دهند.
هزينه هاي ماليات و حمل و نقل همچنان موانعي بر سر راه توليد کنندگان ايتاليايي هستند. اقدامات غلط اقتصادي که مايه رکود بازرگاني داخلي و کاهش رقابت جويي شرکت هاي داخلي در بازارهاي خارجي شده به توليدکنندگان ايتاليايي آسيب رسانده است. از جمله تصميم وضع ماليات اضافه بر انرژيهاي خويش توليد و خويش مصرف که از روشهاي توليد برق و گرما از تنها يک منبع گرفته شده، توليدکنندگان را از داشتن و توسعه چنين سيستم هاي انرژي که با هدف کاهش هزينه ها و عوارض جانبي نصب مي شوند، منصرف مي کند.
دست اندرکاران شرکت Confindustria Cermica بر اين باورند که تحميل چنين مالياتي، تنبيه کسانيست که سعي در بهبود بهره وري و کارآيي خود دارند و عملاً با کاهش هزينه هاي انرژي به صرفه جويي در کشور کمک مي کنند. ماليات غيرمنصفانه نه عوارض شهرداري و نوسازي نيز که شامل ساختمانهاي صنعتي و کارخانه بنا شده مي گردد براي رقابت شرکت هاي ماشين آلات و کاشي سراميک دست و پاگير است. کسب و کار مبتني بر مالکيت مکاني از سوي افراد معتبري مثل جورجيو اسکوئينزي مورد تمسخر و تحقير قرار گرفته است. بنا بر مشاهدات زيرکانه آنها، عوامل بنيادي توليد (يعني کالاي سرمايه و نيروي انساني) محدود به مکاني خاص نمي شود و مي توان در هر زمان اين عوامل را به محيطي آرامتر منتقل کرد.
امضاء تشريفاتي به تأخير افتادة اوراق مربوط به ساخت و ساماندهي ۱۷ کيلومتر شاهراه حياتي باعث دلگرمي توليدکنندگان ساسولويي شد. اين جاده قطب توليد و سازماندهي صنعت کاشي سراميک يعني منطقه Campogalliano را به Autostrada del sol وصل مي کند. در حال حاضر طولاني ترين راه اصلي کشور جاده ميلان به ناپل است که از دهه ۱۹۶۰ تنها بار ترافيک پر شتاب اميليارومانا را هدايت مي کند و بنابراين پايگاه هاي توليدي استاني مثل ساسولو و اسکاديانو که در مجاورت اميليارومانو هستند را پوشش نمي دهد. تعهد ساخت جاده ۱۷ کيلومتري مرهون تلاشهاي صاحبان شرکت Cofindustria ceramic است که براي تحقق اين پروژه عمراني که مدتها انتظارش مي رفت، بسيار اعمال نفوذ کردند.
چهره هاي سرشناس صنعت کاشي همگي متقاعد شده اند که آموزش و تخصصي شدن منابع انساني در دبيرستانها و دانشگاههاي فني بايد تقويت شود. دانشگاههاي ايتاليا براي بهبود مهارت تدريس و تحقيق خود در چنين رشته هايي تلاش فراوان انجام داده اند و ضروري است که فارغ التحصيلان رشته هاي فن آوري و طراحي دانشگاههاي ايتاليا از هم رشته هاي خود در سراسر جهان برتر باشند.
بازي اعداد
صنعت کاشي ايتاليا از لحاظ کمّي در اواخر دهه ۱۹۹۰ زماني که کشور هنوز در رتبه ششم اقتصاد جهاني بود به اوج خود رسيد و برزيل و هند و چين هنوز مشغول کشف پتانسيل هاي عظيم خود بودند و در جايگاههاي بعدي قرار داشتند. اگرچه تقاضا براي کاشي ايتاليا در خارج از کشور هميشه موجب پشتگرمي توليدکنندگان ايتاليايي بوده، کارخانه هاي کاشي سازي اميليارومانا همچنان شاهد وخامت فروش داخلي هستند که به مرز قرارداد سالانه سرانه ۵/۱ مترمربع رسيده است. اين امر فشاري بي شمار بر آنهايي وارد کرده که در بازارهاي پر رقابت مملو از کالاهاي کم کيفيت و قابل دسترس توليد کنندگان بي شمار چيني، قصد دارند سبقت بگيرند.
توليدکنندگان ايتاليايي به مرور توليد خود را در دهه اول قرن محدود کردند و قصد داشتند آوازه تحسين برانگيز خود به عنوان ماهرترين و بلند پروازترين توليدکنندگان کاشي در جهان را حفظ کنند. با وجود اين، در طي بدترين رکود اقتصاد جهاني بعد از جنگ جهاني دوم تمامي اين شرکت ها دچار نابساماني شدند. در سال ۲۰۰۹ توليد تا سي درصد سقوط کرد و از ۵۱۳ ميليون مترمربع به ۳۶۸ ميليون مترمربع تنزل يافت. در واقع اين رقم پايين ترين عددي بود که کارخانه هاي ايتاليا از اوايل دهه ۱۹۸۰ زماني که مصرف در بازارهاي خارجي بازار داخلي را از سکه انداخت، ثبت کرده بودند. توليدکنندگاني که از اين افت بحراني نجات يافته بودند شروع به برداشتن گامهاي محتاطانه کردند و در سالهاي بعد با رشدي ناچيز توليد خود را افزايش دادند و تا سال ۲۰۱۱ به ۴۰۰ ميليون مترمربع رساندند.
چنين نوسازي مورد نياز صنعت کاشي به تدريج همگان را نا اميد کرد و کم رنگ شد طوري که تعداد کارخانه هاي کاشي سازي تا حدي تنزل يافت که حتي در زمان بحران مالي ۲۰۰۸-۲۰۰۷ نيز ديده نشده بود. شرکت هاي کاشي ايتاليا تا هفت سال پيش توليد کننده پيشتاز اروپا و سومين توليد کننده بزرگ دنيا بودند. در پي رکود ذکر شده و پاسخ غير موجه به آن، ايتاليا اين عرصه را به رقباي قديمي و نيز کشورهاي پر جمعيت نوپا مثل هند و اندونزي واگذار کرد. در سال ۲۰۱۴ حجم توليدات با ۵/۴ درصد افزايش به رقم ۳۸۰ ميليون مترمربع رسيد. روند فروش اجناس اضافي فضاي قابل توجهي از انبارهاي به هم ريخته سابق را آزاد نمود و توليدکنندگان را تشويق کرد با اشتياق بيشتري بر توسعه خطوط جديد تمرکز کنند.
توليدکنندگان ايتاليايي عليرغم شرايط فرساينده اي که در کشور ادامه دارد مي توانند در هر زمان بازارهاي اروپا و آمريکا را نشانه بروند چون محصولشان کيفيت و غناي بالايي دارد و جذابيت آن همچنان دست نخورده است. در سال ۲۰۱۳ هشتاد و سه درصد کاشيهاي توليد شده به سَبک ايتاليايي به ميزان ۳۰۳ ميليون مترمربع براي نصب در خارج از مرزهاي ايتاليا اختصاص يافت و براي مصرف به بازارهاي دائمي آلمان، فرانسه و ايالات متحده انتقال يافت. کشورهاي خاورميانه نيز مجذوب محصولات کاشي ايتاليا شدند و تقاضا در قسمتهايي از قاره آسيا به سبب توسعه اقتصادي و گسترش بي امان شهري افزايش چشمگيري داشته است.
در سال ۲۰۱۵ تقاضاي خارجي ۳ درصد افزايش يافت و پيش بيني مي شود که رشد تقاضا به دليل ميزان مطلوب مبادلات براي صادرکنندگان منطقه يورو، بيشتر در بازار آمريکا مشاهده شود.
قيمت ميانگين محصولات ايتاليا، استانداردهاي تمام عياري را برجسته مي کند که خواسته قلبي توليدکنندگان کاشي ايتالياست و البته توليدکنندگان اغلب بدون توجه به عوامل خارجي (حاشيه اي) مثل کشمکش هاي قانون گذاري يا ضعف اقتصادي قادر به رسيدن به آن هستند. بر پايه اين قيمت ميانگين، ايتاليا بخش صادرات کاشي را تحت نفوذ خود دارد.
در نتيجه تغيير از محصولات بدون ارزش افزوده به محصولات داراي ارزش افزوده، هزينه متوسط هر مترمربع کاشي صادراتي ايتاليا در حال حاضر از دوازده يورو فراتر است. يکي از يافته هاي کليدي سال ۲۰۱۵ آچيماک، رشد سرمايه گذاري داخلي بر کالاهاي سرمايه اي و تجهيزات توليد در دهه حاضر بود. گواه آن در افزايش نسبت (ضريب) امتيازها (دارايي ها) در ازاء هر کارمند (حدود ۳۶۰/۰۰۰يورو) و در بازده بي نظير توليد کارخانجات اين بخش قابل مشاهده است. تفاوت ارزش افزوده صنعت کاشي سراميک يا همان نسبت بين ارزش افزوده و فروش کل (گردش کالا) در سال ۲۰۱۴ تا ۱/۳۰ درصد بالا رفت که در جهان بالاترين مقدار است. همچنين ساختار کلي پولي آن، با افزايش در ضريب دارايي خالص از سال ۲۰۱۱، موجب جلب رضايت شده است.
گرايش هاي اصلاح طلبانه
هيچ يک از نخست وزيرهاي جديدي که به قدرت رسيده اند به اندازه ماتيو رِنزي نسبت به اصلاحات تعهد و پويش ندارند. با وجود اين تنها پانزده ماه بعد از انتصابش به جاي جانشين ۴۰ ساله قبليِ حزب دموکرات يعني فلورِنتين، گرفتار کار شکني هاي سياسي و دعواهاي پارلماني شد که بين ايتالياييهاي خشمگين به در «باتلاق» معروف است.
به اعتقاد رِنزي کشور زماني مي تواند به طور قطعي بر دشمنان قسم خورده خود غلبه کند که از طريق اصلاحات سياسي و قانون اساسي به حل کم کاريهاي اجرايي و روند قانونگذاري دست و پا گير بپردازد. اصلاحات قانون اساسي تنها وقتي محقق مي شود که ابتدا بين دو بخش مجلس يعني سالن نمايندگان و سناي جمهوري خواهان که وظايف و قدرت يکساني دارند دست به دست شود تا اينکه متني يکسان به تصويب هر دو قسمت برسد و حداقل با ۳ ماه فاصله به رأي گذاشته شود. نخست وزير ايتاليا و حاميانش معتقدند هيچ يک از رهبران ايتاليا بدون داشتن موافقت اکثريت مجلس نمي تواند کمبودهاي رايج در کشور را حل کند. راه حل پيشنهادي آنها اين است که مجلس اعيان تبديل به يک گردهمايي محلي شود و قدرتش محدود گردد و براي مجلس عوام (نمايندگان) قوانين انتخاباتي جديد وضع گردد تا خروجي ها شفاف تر شوند. اگر هيچ حزبي در رأي گيري بيش از ۴۰ درصد از آراء را نتواند کسب کند، رقابت بين دو حزبي است که صدرنشين هستند و قدرت به برنده ميدان تفويض خواهد شد.
در حال حاضر سيستم سياسي ايتاليا قابليت ارائه آنچه موردنياز کشور است را ندارد و کشور در موقعيت فعلي خود به بن بست رسيده است. طرح هاي معدود خصوصي سازي و تسهيل بازار محصولات در دست است و عليرغم وعده هاي کاهش بودجه سال ۲۰۱۷ تا ۲۰ ميليارد (يورو)، کشور همچنان به اهداف کسري بودجه نخواهد رسيد. بدهي دولتي (همگاني) برروي رقم حدوداً ۱۳۲ درصد محصول ناخالص داخلي ايستاده و اقتصاد کشور بين اوايل سال ۲۰۰۸ تا سه ماه آخر سال ۲۰۱۶ از رونق افتاد. در همين بازه زماني اقتصاد چين تا ۷۰ درصد رشد پيدا کرد.
اکنون ايتاليا از رکودي سه ساله بيرون آمده، دوره اي که قيمت نفت افت پيدا کرد و بانک مرکزي اروپا با ارائه تسهيلات موجب شد تا تحليلگران اقتصادي رشد ۰/۷ درصدي براي سال ۲۰۱۶ و ۴/۱ درصدي براي سال ۲۰۱۷ را ثبت کنند. نرخ بيکاري دو ماه قبل به ۱۳ درصد رسيد و بيکاري جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله فعال و جوياي کار، از اين نيز ناراحت کننده تر است و تا ۱/۴۳ درصد افزايش يافته است.
اصلاحات مقدماتي رِنزي شامل کمک به کارخانه هاي کوچک در تأمين اعتبار و کاهش ماليات منطقه اي بر فروش کل شرکت است. به کارگران کم درآمد قول پرداخت ماهانه ۸۰ يورو داده و به کارفرمايان امتيازات مالي (مالياتي) اعطا کرده تا افرادي که قرار دادهاي کاري کوتاه مدت دارند اين حق را داشته باشند بعد از سه سال استخدام شوند اگر چه حق بازگشت دوبارة کارگراني که شايد به نا حق اخراج شده بودند، لغو مي شود.
اتحاديه هاي کارگري چنين خط مشي بر خاسته از دولت چپ ميانه را محکوم مي کنند زيرا ماده قانوني امتياز کارگران سال ۱۹۷۰ را که مبني بر مصونيت آنها از تعرض است، بي اعتبار مي کند. اين اصلاحات به دليل عدم تأثير بر بخش عمومي، نقص هاي آشکاري دارد.
با وجود اين نقايص و اختلاف عقايد تنها مي توان اميد داشت که ابتکار عملي که نخبگان ايتاليايي ارائه و ترويج داده اند حداقل به ثمر برسد و بخش صنعت کاشي سراميک و ماشين آلات ايتاليا سکوي اقتصادي را در اختيار داشته باشد که در داخل و خارج از کشور به آن نياز دارد و لايق آن است.